English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (569 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
To slight ( ignore) someone. To give someone the cold shoulder. To take no notice of someone . U به کسی محل نگذاشتن ( بی محلی کردن )
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
disquiet U ناراحت کردن اسوده نگذاشتن
bitblt U در گرافیک کامپیوتری جابجا کردن یک بلاک از بیتها از یک محلی در حافظه به محلی دیگر
blit U در گرافیک کامپیوتری جابجا کردن یک بلاک از بیتها از یک محلی در حافظه به محلی دیگر
inattention U محل نگذاشتن
To ignore some one completely . To treat someone with utmost contempt . U به کسی محل سگ نگذاشتن
to exclude doubt U جای تردید باقی نگذاشتن
to disturb any one's privacy U کسیرا تنها یا اسوده نگذاشتن مخل اسایش کسی شدن
to let somebody treat you like a doormat <idiom> U با کسی خیلی بد رفتار کردن [اصطلاح] [ مثال تحقیر کردن بی محلی کردن قلدری کردن]
local procurement U تدارک محلی فراورده محلی
localism U ایین محلی علاقه محلی
lock up U در محلی محصور کردن
locked up U در محلی محصور کردن
traject U از محلی عبور کردن
localising U محلی کردن موضعی ساختن
localize U محلی کردن موضعی ساختن
localises U محلی کردن موضعی ساختن
localizing U محلی کردن موضعی ساختن
localizes U محلی کردن موضعی ساختن
local posts U پستهای استراق سمع محلی پستهای دیده ور محلی
localization U تمرکز درنقطه بخصوصی محلی کردن
to cut somebody dead <idiom> U به کسی عمدا بی محلی کردن [اصطلاح روزمره]
to treat somebody as if they weren't there <idiom> U به کسی عمدا بی محلی کردن [اصطلاح روزمره]
to prospect for gold U جستجوی زردر محلی کردن برای جستجوی زر در جایی پی کردن
Cambridge ring U استاندارد شبکه محلی برای وصل کردن چندین وسیله و کامپیوتر در یک اتصال حلقهای می سازد
field buying U خرید کردن در صحرا خرید محلی
sympatry U هم محلی
locals U محلی
autochthon U محلی
domestic U محلی
vernacular U محلی
vernaculars U محلی
local line U خط محلی
natives U محلی
regional <adj.> U محلی
occupation crossing U پل محلی
local U محلی
local <adj.> U محلی
regional U محلی
regionally U محلی
residential U محلی
autochthonous U محلی
topical U محلی
parochial U محلی
native U محلی
local loop U حلقه محلی
local mode U باب محلی
provincial road U جاده محلی
local procurement U خرید محلی
local network U شبکه محلی
local paper U روزنامه محلی
regional purchase U خرید محلی
local norm U هنجار محلی
local national U سکنه محلی
localized U محلی - محصوربهیکمحل
sepoy U پاسبان محلی
localism U اصطلاح محلی
local variable U متغیر محلی
civil time U ساعت محلی
local terminal U ترمینال محلی
domestic economy U اقتصاد محلی
local terminal U پایانه محلی
local store U ذخیره محلی
local storage U انباره محلی
parish council U شورای محلی
local security U تامین محلی
local road U راه محلی
local purchase U خرید محلی
local vertical U قائم محلی
ordinance U مقررات محلی
off U از محلی بخارج
local time U زمان محلی
local time U وقت محلی
costume U لباس محلی
costumes U لباس محلی
kangoroo court U دادگاه محلی
provincial U ولایتی محلی
patter U لهجه محلی
pattered U لهجه محلی
ordinances U مقررات محلی
brogue U لهجه محلی
brogues U لهجه محلی
homebred U بازیگر محلی
patters U لهجه محلی
homebrew U بازیگر محلی
place U در محلی گذاردن
pattering U لهجه محلی
indigenous industries U صنایع محلی
legman U خبرنگار محلی
local investigation U تحقیق محلی
local file U فایل محلی
local government U حکومت محلی
local government U حاکم محلی
dialects U زبان محلی
local group U گروه محلی
provincialism U محلی اندیشی
places U در محلی گذاردن
local intelligence U هوش محلی
placing U در محلی گذاردن
dialect U زبان محلی
local enquiry U بازجویی محلی
local authority U انجمن محلی
local area network U شبکه محلی
territorial U محلی منطقهای
local center U مرکز محلی
local circuit U مدار محلی
local currency U پول محلی
local echo U پژواک محلی
local hour angle U زاویه ساعتی محلی
district call box U جعبه خبر محلی
overrunning U سرتاسر محلی رافراگرفتن
overrun U سرتاسر محلی رافراگرفتن
local group of galaxies U کهکشانهای گروه محلی
emplace U در محلی قرار دادن
overruns U سرتاسر محلی رافراگرفتن
locals U داخلی اخبار محلی
local U داخلی اخبار محلی
To keep away from a place. U از محلی دور شدن
getup <idiom> U لباس محلی پوشیدن
local warning U اعلام خطر محلی
overwrite U بالای محلی نوشتن
overwrite U نوشته داده در محلی
local authority U مرجع صلاحیتدار محلی
grass roots U اجتماع محلی منشاء
local exchange U ردوبدل کننده محلی
local subscriber U مشترک تلفنی محلی
local area network U شبکه ناحیه محلی
take it out on <idiom> U بی محلی به خاطر عصبانیت
square dance U رقص محلی امریکا
decentralize U حکومت محلی دادن
vernacularism U استعمال زبان محلی
references U دستیابی به محلی در حافظه
decentralizes U حکومت محلی دادن
decentralizing U حکومت محلی دادن
recorder U رئیس دادگاه محلی
reference U دستیابی به محلی در حافظه
rural district council U انجمن محلی زراعی
provincialism U عقایدوافکار محدود محلی
provincialism U گویش یا لهجه محلی
autonomy U استقلال محلی محدود
to go on the parish U اعانه محلی گرفتن
step out U از محلی خارج شدن
somewheres U یک جایی دریک محلی
decentralising U حکومت محلی دادن
decentralises U حکومت محلی دادن
local traffic U رفت و امد محلی
somewhere U یک جایی دریک محلی
recorders U رئیس دادگاه محلی
decentralised U حکومت محلی دادن
sited U محلی که پایه چیزی باشد
zero slot lan U شبکه محلی بدون شکاف
costumier U خیاط لباسهای محلی وویژه
folklike U شبیه افسانه ها وعادات محلی
bear garden U محلی که درانجاخرسها رابجنگ می اندازند
patavinity U لهجه ولایتی اصطلاحات محلی
distant U آنچه در محلی قرار دارد
folkish U شبیه افسانه هاوعادات محلی
local warning U سیستم اعلام خطر محلی
costumiers U خیاط لباسهای محلی وویژه
mains electricity U منبع الکتریسیته محلی مشتریان
independency U اصول استقلال کلیساهای محلی
maps U در ریزکامپیوتر به جای محلی از حافظه
site U محلی که پایه چیزی باشد
map U در ریزکامپیوتر به جای محلی از حافظه
costumer U خیاط لباسهای محلی وویژه
sites U محلی که پایه چیزی باشد
stacks U محلی که نشانه گر شبکه به آن اشاره میکند
locals U egdirBای که دو شبکه محلی را به هم وصل میکند
stacked U محلی که نشانه گر شبکه به آن اشاره میکند
to walk U به تکرار ظاهر شدن روحی به محلی
lan U network Area Local شبکه محلی
nap U نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
napped U نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
napping U نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
naps U نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
to haunt U به تکرار ظاهر شدن روحی به محلی
stack U محلی که نشانه گر شبکه به آن اشاره میکند
local U egdirBای که دو شبکه محلی را به هم وصل میکند
out fall U محلی که اب ازیک مجرابه مجرای بزرگترمیریزد
sleep out U در محلی غیراز محل کار خود خوابیدن
tote road U جاده مخصوص حمل لوازم وذخایر به محلی
police action U عملیات انتظامی محلی برای حفظ امنیت
brogan U چکمه سنگین پاشنه دار لهجه محلی
local parole U زندانی که به قید ضمانت محلی ازاد میشود
despatch U عمل ارسال موضوعات یا اطلاعات یا پیام ها به محلی
bad break U که اشتباهاگ در محلی از کلمه وارد شده باشد
pos U محلی در مغازه که قیمت کالاها پرداخت میشود
luncheonettes U رستوران یا محلی که غذاهای مختصر و سبک را می فروشد
luncheonette U رستوران یا محلی که غذاهای مختصر و سبک را می فروشد
local colour U نمایش جا و زبان و عادات محلی در اثار ادبی
witness stand U محلی که شاهد درانجا ایستاده و شهادت میدهد
symbolically U نامی که برای برچسب متغیر یا محلی به کار رود
colons U محلی که مورد استعمار قرارگیرد و استعمارگران در ان ساکن شوند
plateform U بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
dispensaries U محلی که به تهی دستان داروی رایگان داده میشود
dispensary U محلی که به تهی دستان داروی رایگان داده میشود
Change at London and get a local train. در لندن عوض کنید و یک قطار محلی سوار شوید.
colon U محلی که مورد استعمار قرارگیرد و استعمارگران در ان ساکن شوند
symbolic U نامی که برای برچسب متغیر یا محلی به کار رود
real address U آدرس مطلق که مستقیماگ به محلی از حافظه دستیابی دارد
punch down block U وسیلهای که در شبکه محلی برای اتصال کابل UTP
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com